پرسش وپاسخ

سئوال ازاهل سنت وپاسخ شیعه به اهل سنت

پرسش وپاسخ

سئوال ازاهل سنت وپاسخ شیعه به اهل سنت

ماجرای دفاع امام رضا (ع) از امامت جدش امیرالمومنین(ع)


چه زیباست گفتگویى که بین امام رضا (ع) و مأمون اتفاق افتاد...مأمون به امام رضا (ع) گفت:«چه دلیلى بر امامت جدت وجود دارد؟»امام فرمود:دلیل بر امامتش قول خداى تعالى :«و انفسنا و انفسکم»است.
گروه ویژه‌نامه ضیافت مشرق- تمام‌ انسانها در زندگى‌ خویش‌ از فراز و نشیب‌ برخوردارند و با مشکلات‌مختلفى‌ مواجهند .افراد معمولا در برخورد با مشکل‌ دچار ضعف‌ و ناتوانى‌ مى‌گردند و سعى‌ مى‌کنند با کمک‌ و راهنمایى‌ درد آشنایان‌ خود را از مهلکه‌ نجات‌ دهند و با یافتن‌ " الگوها " در هر زمینه‌اى‌ ، و سپس‌ تبعیت‌ از آن‌ ، وظ‌ایف‌ خویشتن‌ را بخوبى‌ انجام‌ دهند و مشکلات‌ و دردهاى‌ خویش‌ را تسکین‌ بخشند . یکى‌ از این‌ اسوه‌ها پیامبراکرم‌ ( ص‌ ) است‌ که‌ قرآن‌ مجید هم‌ این‌ حضرت‌ را به‌ همین‌ نام‌ معرفى‌ مى‌فرماید .


بجز رسول‌ خدا ( ص‌ ) اگر به‌ دنبال‌ " الگوى‌ " دیگر و جانشین‌ براى‌ آن‌ حضرت‌ باشیم‌ ، به‌ پیشواى‌ بزرگى‌ همچون‌ مولاى‌ متقیان‌ حضرت‌على‌ ( ع‌ ) خواهیم‌ رسید. ماه مبارک رمضان ماهی است که شب‌های قدرش با نام مبارک امیرالمؤمنین علی بن ابی‌طالب(ع) عجین شده است، به همین مناسبت بر آن شدیم در این بهار قرآن، زندگى‌ پر فراز و نشیب‌ و سراسر شگفتى‌ آن‌ حضرت‌ را مرور کنیم‌ .

ولادت و حسب و نسب
بنا بوشته مورخین ولادت على علیه السلام در روز جمعه 13 رجب در سال سیام عام الفیل بطرز عجیب و بی سابقه ‏اى در درون کعبه یعنى خانه خدا بوقوع پیوست،محقق دانشمند حجة الاسلام نیر گوید:

اى آنکه حریم کعبه کاشانه تست‏
بطحا صدف گوهر یکدانه تست‏
گر مولد تو بکعبه آمد چه عجب‏
اى نجل خلیل خانه خود خانه تست

پدر آنحضرت ابو طالب فرزند عبد المطلب بن هاشم بن عبد مناف و مادرش هم فاطمه دختر اسد بن هاشم بود بنا بر این على علیه السلام از هر دو طرف هاشمى نسب است.

اما ولادت این کودک مانند ولادت سایر کودکان بسادگى و بطور عادى نبود بلکه با تحولات عجیب و معنوى توأم بوده است مادر این طفل خدا پرست بوده و با دین حنیف ابراهیم زندگى می کرد و پیوسته بدرگاه خدا مناجات کرده و تقاضا مینمود که وضع این حمل را بر او آسان گرداند زیرا تا باین کودک حامل بود خود را مستغرق در نور الهى میدید و گوئى از ملکوت اعلى بوى الهام شده بود که این طفل با سایر موالید فرق بسیار دارد.


دانلود
ایوان نجف عجب صفایی دارد
روضه خوانی حاج محمود کریمی

شیخ صدوق و فتال نیشابورى از یزید بن قعنب روایت کرده‏ اند که گفت من با عباس بن عبد المطلب و گروهى از عبد العزى در کنار خانه خدا نشسته بودیم که فاطمه بنت اسد مادر امیر المؤمنین در حالیکه نه ماه به او آبستن بود و درد مخاض داشت آمد و گفت خدایا من به تو و بدانچه از رسولان و کتاب ها از جانب تو آمده‏ اند ایمان دارم و سخن جدم ابراهیم خلیل را تصدیق می کنم و اوست که این بیت عتیق را بنا نهاده است بحق آنکه این خانه را ساخته و بحق مولودى که در شکم من است ولادت او را بر من آسان گردان ، یزید بن قعنب گوید ما بچشم خود دیدیم که خانه کعبه از پشت(مستجار) شکافت و فاطمه بدرون خانه رفت و از چشم ما پنهان گردید و دیوار بهم بر آمد چون خواستیم قفل درب خانه را باز کنیم گشوده نشد لذا دانستیم که این کار از امر خداى عز و جل است و فاطمه پس از چهار روز بیرون آمد و در حالیکه امیر المؤمنین علیه السلام را در روى دست داشت گفت من بر همه زن هاى گذشته برترى دارم زیرا آسیه خدا را به پنهانى پرستید در آنجا که پرستش خدا جز از روى ناچارى خوب نبود و مریم دختر عمران نخل خشک را بدست خود جنبانید تا از خرماى تازه چید و خورد(و هنگامیکه در بیت المقدس او را درد مخاض گرفت ندا رسید که از اینجا بیرون شو اینجا عبادتگاه است و زایشگاه نیست) و من داخل خانه خدا شدم و از میوه ‏هاى بهشتى و بار و برگ آنها خوردم و چون خواستم بیرون آیم هاتفى ندا کرد اى فاطمه نام او را على بگذار که او على است و خداوند على الاعلى فرماید من نام او را از نام خود گرفتم و به ادب خود تأدیبش کردم و او را به غامض علم خود آگاه گردانیدم و اوست که بتها را از خانه من می شکند و اوست که در بام خانه‏ ام اذان گوید و مرا تقدیس و تمجید نماید خوشا بر کسیکه او را دوست دارد و فرمانش برد و واى بر کسى که او را دشمن دارد و نافرمانیش کند.

و چنین افتخار منحصر بفردى که براى على علیه السلام در اثر ولادت در اندرون کعبه حاصل شده است بر احدى از عموم افراد بشر چه در گذشته و چه در آینده بدست نیامده است و این سخن حقیقتى است که اهل سنت نیز بدان اقرار و اعتراف دارند چنانکه ابن صباغ مالکى در فصول المهمه گوید:

و لم یولد فى البیت الحرام قبله احد سواه و هى فضیلة خصه الله تعالى بها اجلالا له و اعلاء لمرتبته و اظهارا لتکرمته.


دانلود
 کاش! من زودتر از فاطمه، جان می‏دادم

روایتی از مظلومیت امام علی(ع) از زبان ایشان

*خطبه 6 و مظلومیت امیرالمؤمنین

«وَاللَّهِ لَا أَکُونُ کَالضَّبُعِ تَنَامُ عَلَى طُولِ اللَّدْمِ حَتَّى یصِلَ إِلَیهَا طَالِبُهَا وَیخْتِلَهَا رَاصِدُهَا وَلَکِنِّی أَضْرِبُ بِالْمُقْبِلِ إِلَى الْحَقِّ الْمُدْبِرَ عَنْهُ وَبِالسَّامِعِ الْمُطِیعِ الْعَاصِی الْمُرِیبَ أَبَداً حَتَّى یأْتِی عَلَی یوْمِی فَوَاللَّهِ مَا زِلْتُ مَدْفُوعاً عَنْ حَقِّی مُسْتَأْثَراً عَلَی مُنْذُ قَبَضَ اللَّهُ نَبِیهُ صَلَّى اللَّهُ عَلَیهِ وَاله حَتَّى یوْمِ النَّاسِ هَذَ»

به خدا سوگند از آگاهی لازمی برخوردارم و هرگز غافلگیر نمی‏شوم که دشمنان ناگهان مرا محاصره کنند و با نیرنگ دستگیرم کند، من همواره با یاری انسان حق طلب، بر سر آن کس می‏کوبم که از حق روی گردان است و با یاری فرمانبر مطیع، نافرمان اهل تردید را درهم می‏شکنم تا آن روز که دوران زندگانی من به سر آید، پس سوگند به خدا، من همواره از حق خویش محروم ماندم و از هنگام وفات پیامبر(ص) تا امروز حق مرا از من بازداشته و به دیگری اختصاص دادند.

*خطبه 73 و  ویژگی‏‌های امام علی(ع) از زبان خود

«لَقَدْ عَلِمْتُمْ أَنِّی أَحَقُّ بِهَا مِنْ غَیرِی وَ وَاللَّهِ لَأُسَلِّمَنَّ مَا سَلِمَتْ أُمُورُ الْمُسْلِمِینَ وَلَمْ یکُنْ فِیهَا جَوْرٌ إِلَّا عَلَی خَاصَّةً الْتِمَاساً لِأَجْرِ ذَلِکَ وَفَضْلِهِ وَزُهْداً فِیمَا تَنَافَسْتُمُوهُ مِنْ زُخْرُفِهِ وَزِبْرِجِهِ»

همانا می‌‏دانید که سزاوارتر از دیگران به خلافت من هستم، سوگند به خدا به آنچه انجام داده‏اید گردن می‏نهم تا هنگامی که اوضاع مسلمین رو براه باشد و از هم نپاشد، و جز من به دیگری ستم نشود و پاداش این گذشت و سکوت و فضیلت را از خدا انتظار دارم و از آن همه زر و زیوری که به دنبال آن حرکت می‏کنید، پرهیز می‏‌کنم.

*خطبه 86 و  ویژگی‌‏های امام علی(ع)

«وَاعْذِرُوا مَنْ لَا حُجَّةَ لَکُمْ عَلَیْهِ وَأَنَا هُوَ أَ لَمْ أَعْمَلْ فِیکُمْ بِالثَّقَلِ الْأَکْبَرِ وَأَتْرُکْ فِیکُمُ الثَّقَلَ الْأَصْغَرَ وَرَکَزْتُ فِیکُمْ رَایَةَ الْإِیمَانِ وَوَقَفْتُکُمْ عَلَى حُدُودِ الْحَلَالِ وَالْحَرَامِ وَ أَلْبَسْتُکُمُ الْعَافِیَةَ مِنْ عَدْلِی وَفَرَشْتُکُمُ الْمَعْرُوفَ مِنْ قَوْلِی وَفِعْلِی‏ وَأَرَیْتُکُمْ کَرَائِمَ الْأَخْلَاقِ مِنْ نَفْسِی فَلَا تَسْتَعْمِلُوا الرَّأْیَ فِیمَا لَا یُدْرِکُ قَعْرَهُ الْبَصَرُ وَلَا یَتَغَلْغَلُ إِلَیْهِ الفکر»

مردم عذر خواهی کنید از کسی که دلیلی بر ضدّ او ندارید و آن کس من هستم، مگر من در میان شما بر اساس «ثقل اکبر» که قرآن است عمل نکردم و «ثقل اصغر» عترت پیامبر(ص) را در میان شما باقی نگذاردم، مگر من پرچم ایمان را در بین شما استوار نساختم و از حدود و مرز حلال و حرام آگاهیتان ندادم، مگر پیراهن عافیت را با عدل خود به اندام شما نپوشاندم و نیکی‏ها را با اعمال و گفتار خود در میان شما رواج ندادم و ملکات اخلاق انسانی را به شما نشان ندادم، پس وهم و گمان خود را در آنجا که چشم دل ژرفای آن را مشاهده نمی‏کند و فکرتان توانایی تاختن در آن راه ندارد، به کار نگیرید،

*خطبه 93 و ویژگی‌‏های علمی و سیاسی امام علی(ع)

«أَیهَا النَّاسُ فَأَنَاَ فَقَأْتُ عَینَ الْفِتْنَةِ وَلَمْ یکُنْ لِیجْتَرِئَ عَلَیهَا أَحَدٌ غَیرِی بَعْدَ أَنْ مَاجَ غَیهَبُهَا وَاشْتَدَّ کَلَبُهَا فَاسْأَلُونِی قَبْلَ أَنْ تَفْقِدُونِی فَوَ الَّذِی نَفْسِی بِیدِهِ لَا تَسْأَلُونِی عَنْ شَی‏ءٍ فِیمَا بَینَکُمْ وَبَینَ السَّاعَةِ وَلَا عَنْ فِئَةٍ تَهْدِی مِائَةً وَتُضِلُّ مِائَةً إِلَّا أَنْبَأْتُکُمْ بِنَاعِقِهَا وَقَائِدِهَا وَسَائِقِهَا وَمُنَاخِ رِکَابِهَا وَمَحَطِّ رِحَالِهَا وَمَنْ یقْتَلُ مِنْ أَهْلِهَا قَتْلًا وَمَنْ یمُوتُ مِنْهُمْ مَوْتاً وَلَوْ قَدْ فَقَدْتُمُونِی وَنَزَلَتْ بِکُمْ کَرَائِهُ الْأُمُورِ وَحَوَازِبُ الْخُطُوبِ لَأَطْرَقَ کَثِیرٌ مِنَ السَّائِلِینَ وَفَشِلَ کَثِیرٌ مِنَ الْمَسْئُولِینَ»

ای مردم من بودم که چشم فتنه را کندم و جز من هیچ کس جرأت چنین کاری را نداشت، آنگ اه که امواج سیاهی‏ها بالا گرفت و به آخرین درجه شدّت خود رسید، پس از من بپرسید پیش از آن که مرا نیابید، سوگند به خدایی که جانم در دست اوست، نمی‏پرسید از چیزی که میان شما تا روز قیامت می‏‌گذرد و نه از گروهی که صد نفر را هدایت یا گمراه می‏سازد، جز آنکه شما را آگاه می‏سازم و پاسخ می‏‌دهم.

و از آنکه مردم را بدان می‏خواند و آنکه رهبریشان می‏کند و آنکه آنان را می‏راند و آنجا که فرود می‏آیند و آنجا که بار گشایند و آنکه از آن‌ها کشته شود و آنکه بمیرد، خبر می‏دهم، آن روز که مرا از دست دادید و نگرانی‏ها و مشکلات بر شما باریدن گرفت و بسیاری از پرسش کنندگان به حیرت فرو رفته می‏گویند، سر انجام چه خواهد شد که گروه بسیاری از پرسش شوندگان از پاسخ دادن فرو مانند.

*خطبه 118 و علل نکوهش کوفیان

«مَا بَالُکُمْ أَمُخْرَسُونَ أَنْتُمْ فَقَالَ قَوْمٌ مِنْهُمْ یا أَمِیرَالْمُؤْمِنِینَ إِنْ سِرْتَ سِرْنَا مَعَکَ فَقَالَ علیه‌السلام مَا بَالُکُمْ لَا سُدِّدْتُمْ لِرُشْدٍ وَلَا هُدِیتُمْ لِقَصْدٍ أَ فِی مِثْلِ هَذَا ینْبَغِی لِی أَنْ أَخْرُجَ إِنَّمَا یخْرُجُ فِی مِثْلِ هَذَا رَجُلٌ مِمَّنْ أَرْضَاهُ مِنْ شُجْعَانِکُمْ وَ ذَوِی بَأْسِکُمْ»

شما را چه می‏‌شود هرگز ره رستگاری نپویید و به راه عدل هدایت نشوید، آیا در چنین شرایطی سزاوار است که من از شهر خارج شوم، هم اکنون باید مردی از شما که من از شجاعت و دلاوری او راضی و به او اطمینان داشته باشم، به سوی دشمن کوچ کند.


حب على علیه ‏السلام در قرآن

استاد مرتضى مطهرى

قرآن سخن پیامبران گذشته را که نقل مى‏ کند مى‏ گوید همگان گفتند:«ما از مردم مزدى نمى ‏خواهیم، تنها اجر ما بر خداست‏».اما به پیغمبر خاتم خطاب مى‏کند:

قل لا اسالکم علیه اجرا الا المودة فى القربى(1) .

بگو از شما مزدى را درخواست نمى‏ کنم مگر دوستى خویشاوندان نزدیکم.

اینجا جاى سؤال است که چرا سایر پیامبران هیچ اجرى را مطالبه نکردند و نبى اکرم براى رسالتش مطالبه مزد کرد،دوستى خویشاوندان نزدیکش را به عنوان پاداش رسالت از مردم خواست؟

قرآن خود به این سؤال جواب مى ‏دهد:

قل ما سالتکم من اجر فهو لکم ان اجرى الا على الله (2) .بگو مزدى را که درخواست کردم چیزى است که سودش عاید خود شماست.مزد من جز بر خدا نیست.

یعنى آنچه را من به عنوان مزد خواستم عاید شما مى‏ گردد نه عاید من.این دوستى کمندى است‏براى تکامل و اصلاح خودتان.این اسمش مزد است و الا در حقیقت‏ خیر دیگرى است که به شما پیشنهاد مى‏ کنم،از این نظر که اهل البیت و خویشان پیغمبر مردمى هستند که گرد آلودگى نروند و دامنى پاک و پاکیزه دارند(حجور طابت و طهرت)،محبت و شیفتگى آنان جز اطاعت از حق و پیروى از فضایل نتیجه‏ اى نبخشد و دوستى آنان است که همچون اکسیر،قلب ماهیت مى‏ کند و کامل ساز است.

مراد از«قربى‏»هر که باشد مسلما از برجسته ‏ترین مصادیق آن على علیه السلام است.فخر رازى مى‏ گوید:

«زمخشرى در کشاف روایت کرده:«چون این آیه نازل گشت،گفتند:یا رسول الله!خویشاوندانى که بر ما محبتشان واجب است کیانند؟فرمود:على و فاطمه و پسران آنان‏».

از این روایت ثابت مى‏ گردد که این چهار نفر«قرباى‏»پیغمبرند و بایست از احترام و دوستى مردم برخوردار باشند،و بر این مطلب از چند جهت مى‏ توان استدلال کرد:

1.آیه الا المودة فى القربى .


2.بدون شک پیغمبر فاطمه را بسیار دوست مى ‏داشت و مى‏ فرمود:«فاطمه پاره تن من است.بیازارد مرا هر چه او را بیازارد»و نیز على و حسنین را دوست مى داشت،همچنانکه روایات بسیار و متواتر در این باب رسیده است.پس دوستى آنان بر همه امت واجب است


دانلود
توی بستر پهلو شکسته یک افتاده پهلو شکسته

على علیه السلام مظهر علم الهى

على از جمله اولیاء الله است که در این عرصه به مقام والایى که در خور توان انسان مى ‏باشد،رسیده است.به آن مرحله‏ اى که کسى را ظرفیت و توان‏مندى نیست به آن دستیازد.

على مظهر علیم و خبیرى است که به آنچه هست و آنچه در گذشته و آینده تحقق دارد آگاه مى‏باشد .على به تعلیم الهى و به تعلیم معلم لدنى و شهر علم و فضیلت دروازه علم و آگاهى است که مى‏فرماید:انا مدینة العلم و على بابها،انامدینة الجنة و على بابها «شهر آگاهى و علم منم لیکن راه ورود به این شهر و کلیدهاى این آگاهى على است.من شهر فضیلت و بهشت هستم لیکن در ورودى آن على است».از راه على مى ‏توان به این شهر راه یافت.

گرچه این نوع از علم که لدنى نام دارد تعلیمى نیست لیکن علم کسبى متداول مدرسه نیست و الا به تعلیم الهى و به تعلیم معلم لدنى مى ‏تواند تعلیمى باشد:على علیه السلام عن رسول الله صلى الله علیه و آله حدثنى بالف باب یفتح کل باب الف باب. «رسول الله صلى الله علیه و آله بر من هزار در دانش گشود که از هر درى هزار در دیگر گشوده مى ‏شد.»على در فضیلت آگاهى غیب و شهود بر وى شهود است و پرده ‏ها از چشم وى بر کنارند .همان پرده‏ هایى که روزى از چشم دیگران نیز کنار مى‏ روند روز دیدن حقایق روز آشکار شدن پنهان ‏ها: یوم تبلى السرائر  روزى که دید چشم‏ها و چشم انداز دیده‏ها گسترده مى ‏شود:و فبصرک الیوم حدید.

افتخار على این است که پرده‏ها را خود کنار زده است و چشم انداز وى وسیع است.بر همین اساس که غیب و شهادت یکسان شده است مى‏ گوید اگر پرده‏ ها کنار رود به آگاهى و یقین من افزوده نخواهد شد:لو کشف الغطاء ما ازدت یقینا. و بر همین اساس این چنین ادعاى منحصر به فرد مى ‏کند:سلونى قبل ان تفقدنى فانى بطرق السماء اعلم منى بطرق الأرض. «پیش از این که دستتان از من کوتاه شود از من سؤال کنید زیرا که من آگاهى‏ ام از آسمان‏ ها بیش از زمین است».

جایگاه على در قرآن در رابطه با پیامبر (ص)

در سال نهم پس از هجرت پیامبر،گروهى به نمایندگى از نصاراى نجران یمن به مدینه آمدند تا راجع به اسلام از پیامبر (ص) سؤال هایى بکنند و با او درباره دین به احتجاج پردازند .و میان آنان با پیامبر بحث و گفتگویى شد که پیامبر در این گفتگو موضع مثبت اسلام را نسبت به حضرت مسیح و تعلیمات او بیان کرد.و لیکن آنان در موضع منفى خود نسبت به تعلیمات اسلامى پافشارى کردند.آن گاه وحى نازل شد و پیامبر را مأمور به مباهله با آنان ساخت .مباهله نفرین کردن دو گروه متخاصم است تا بدان وسیله خداوند بر آن که باطل است عذابش را نازل کند:«هر کس پس از روشن شدن جریان با تو مجادله کند.بگو بیایید فرزندان و زنان و نزدیکان خود را گرد آوریم،لابه و زارى کنیم و لعنت خدا را نثار دروغگویان گردانیم».

پیامبر (ص) به دلیل مأموریتى که داشت دچار زحمت شد و آن گروه مسیحى را به مباهله دعوت کرد.نیشابورى در تفسیر:غرائب القرآن و عجائب الفرقان خود،مطلب زیر را نقل کرده است:«پیامبر به آنان فرمود:خداوند مرا مأمور کرده است که اگر پذیراى برهان نشدید با شما مباهله کنم،گفتند اى ابو القاسم!ما باز مى‏ گردیم و درباره کار خود با هم مشورت مى‏ کنیم،آن گاه به نزد تو مى ‏آییم.و چون بازگشتند به شخص دوم هیأت نمایندگى که مردى کاردان و با تدبیر بود گفتند:اى عبد المسیح!نظر تو چیست؟اوگفت:به خدا قسم اى جمعیت نصارا شما دانستید که محمد پیامبرى است فرستاده از جانب خدا.و براستى سخن قاطع را درباره صاحبتان مسیح براى شما بیان کرد.و به خدا سوگند،هرگز قومى با پیامبرى مباهله نکرد مگر آن که بزرگ و کوچک آنان از میان رفتند.و شما اگر این کار را بکنید بیچاره مى‏ شوید!اگر خوش ندارید،در موضع خود بایستید و بر دین خود پافشارى ورزید و این مرد را به حال خود واگذارید و به شهرهاى خود باز گردید.

هیأت نمایندگى مسیحیان به حضور پیامبر (ص) آمد،دیدند او براى مباهله بیرون آمده است در حالى که عبایى از موى سیاه بر دوش داشت؛حسین (ع) در آغوش آن حضرت بود و دست حسن (ع) را در دست داشت و فاطمه (ع) در پى او حرکت مى‏ کرد،على (ع) نیز پشت سر فاطمه حرکت مى ‏کرد،و پیامبر (ص) به آنها مى‏ گفت هر وقت من دعا کردم شما آمین بگویید.اسقف نجران رو به همراهان کرد و گفت:اى گروه نصارا!من چهره‏ هایى را مى ‏بینم که اگر دست به دعا بردارند و از خداوند بخواهند که کوه را از جا بکند،فورا خواهد کند!پس با او مباهله مکنید که هلاک مى‏ شوید و بر روى زمین تا روز قیامت یک مسیحى باقى نخواهد ماند.سپس،رو به پیامبر کردند و گفتند:اى ابو القاسم!تصمیم ما این است که با تو مباهله نکنیم...».

طبرى در تفسیر خود از چندین طریق نقل کرده است که پیامبر خدا (ص) على،فاطمه،حسن و حسین را در داستان مباهله به همراه خود آورده بود.

و در صحیح مسلم از سعد بن ابى وقاص روایت شده است که چون این آیه نازل شد:«بیایید فرزندان و...خود را گرد آوریم»پیامبر خدا (ص) على،فاطمه،حسن و حسین را طلبید و گفت:بارالها اینان اهل بیت منند». خداوند پیامبرش را مأمور کرده بود تا به هیأت نمایندگى نجران بگوید:«بیائید فرزندان،زنان و نزدیکان خود را گرد آوریم...»براى اطاعت این فرمان پیامبر حسنین را حاضر کرد که پسران دختر او و در حقیقت فرزندان او بودند؛فاطمه را به حضور خواست که او برجسته‏ترین زنان از اهل بیت رسول بود.و لیکن چرا به همراه آنان على را آورده بود که نه از پسران پیامبر است و نه از زنان او؟

براى على در آیه مبارکه جایى نیست،مگر این که داخل در فرموده خداى متعال«انفسنا»باشد .براستى که بردن على دلیل بر این است که پیامبر خدا او را به منزله خود به حساب مى‏ آورد و اگر پیامبر خدا او را چنین به حساب مى ‏آورد پس،در حقیقت او را در میان همه مسلمانان ممتاز دانسته است.پیامبر خدا در موارد مختلفى صریحا مى ‏فرمود:على از من است و من از اویم.و حبشى بن جناده روایت کرده است که او خود از پیامبر خدا شنید که مى ‏فرمود:«على از من است و من از او و کسى از جانب من کارى را انجام نمى ‏دهد بجز على.».

بحث و گفتگوى میان امام رضا (ع) و مأمون

چه زیباست گفتگویى که بین امام الرضا (ع) و مأمون اتفاق افتاد...مأمون به امام رضا (ع) گفت:«چه دلیلى بر امامت جدت وجود دارد؟»امام جواب داد:دلیل بر امامتش قول خداى تعالى :«و انفسنا و انفسکم»است.

مقصود حضرت رضا (ع) این است که همراه بردن على (ع) در داستان مباهله،قرار دادن او به منزله خود پیامبر (ص) است و به منزله خود پیامبر (ص) بودن آن است که وى پیشواى مسلمانان است.آن گاه مأمون گفت:اگر قول خداى تعالى:«و نساءنا و نساءکم»نبود[حرف شما راست بود]امام (ع) در جواب فرمود:آرى اگر[پس از آن‏]این سخن خدا«و ابناءنا و ابناءکم»نمى‏ بود.

منظور مأمون این است که امکان دارد میان مسلمانان کسى در فضیلت همسان با على باشد و ممکن است همان شخص در نزد پیامبر به منزله نفس پیامبر (ص) بوده باشد.و لیکن پیامبر نخواسته است همه اشخاصى را که همانند خود مى ‏بیند،به همراه آورد،بلکه یکى از آنان را احضار کرده است و او على است.و دلیلى بر این مطلب کلمه«نساءنا»است که شایسته است تمام زنان منتسب به پیامبر (ص) از جهت نسبت و همسرى را مشمول آن بدانیم،و لیکن پیامبر (ص) یکى از آنان را که از جهت نسبت انتساب به او دارد احضار کرد،و او فاطمه (ع) بود به عنوان نمونه ‏اى از زنانى که انتساب به آن حضرت دارند.

حضرت رضا (ع) به او جواب داد که اگر زنان دیگر برابر با فاطمه بودند آنان را نیز با فاطمه (ع) همراه مى‏ برد چنان که پیامبر (ص) ،حسن و حسین (ع) را با هم احضار فرمود چون آن دو برابرند.یکى از آنها را تنها به عنوان نمونه فرزندان احضار نکرد،و به همین دلیل همراه بردن على (ع) دلیل بر این است که على (ع) تنها مردى است که پیامبر او را همانند خود به حساب مى ‏آورد.

ماجرای حب پیامبر به علی(ع)

روایت شده است که عمرو بن عاص از پیامبر (ص) راجع به محبوب‏ترین مردان از میان همه مردم در نظر خود پرسید.جواب داد:ابو بکر.دوباره پرسید:بعد از ابو بکر چه کسى؟فرمود:عمر.پس ابن عاص گفت:جایگاه على کجا؟پیامبر (ص) نگاهى به حاضران کرده فرمود:«این مرد از کسى مى‏ پرسد که خود من است».

صفحات گذشته روشن ساخت که پیامبر بزرگ برادرى خود را با على به امت اعلان فرمود و اعلان این مطلب پس از هجرت انجام وعده‏اى نبود که پیامبر پیش از هجرت وعده داده بود،بلکه پیامبر پیش از آن به وعده خود با على عمل کرده بود،آن گاه که در یوم الدار با او عقد اخوت بست،در حالى که به او وعده نداد که این برادرى را در آینده به مسلمانان اعلان خواهد کرد.

البته پیامبر (ص) آن کار را علنى و رو در رو انجام داد،زیرا او مى‏دید على استحقاق این بزرگداشت بى‏نظیر را دارد،و از طرفى،این اعلان امت را در آینده براى رهبرى و زمامدارى على آماده مى‏سازد و رهنمود بر شاخص هدایتى است که پس از پیامبر (ص) امت بدان نیاز خواهد داشت.

چون پسندیده بود که پیامبر (ص) براى امت روشن سازد که او به على مقام اخوت خود را اعطا کرده است و نیز ضرورت داشت تا براى امت بیان کند که به على دو مقام وصایت و خلافت را که در یوم الدار نیز در حضور اعضاى فامیل اعلان داشته بود،مرحمت کرده است.براستى که بزرگترین چیزى که امت پس از ایمان به رسالت نیازمند آن است این است که جاى امنى براى خود پیدا کند تا بعد از پیامبر به آن پناه ببرد.رهبرى شایسته همان است که ضامن استمرار رسالت و صفاى آن باشد،و امت را در طول قرون آینده از گمراهى در امان نگهدارد.

و پیامبر (ص) براى اعلان آن به امت در سال دهم پس از هجرت روزى را در حجة الوداع انتخاب کرد.پس در حضور هزاران فرد حجگزار ولایت على را اعلان فرمود.ولایت بر امور مسلمانان بعد از پیامبر طبق پیمانى از طرف پیامبر (ص) به معنى جانشینى و متضمن وصایت است.پیامبر (ص) با هر که پیمان ببندد تا امور مسلمانان را عهده‏دار شود،همو جانشین اوست.

 اندیشه ‏هاى اجتماعى - سیاسی امیر المومنین(ع)

آزادی از نگاه امیر المؤمنین

 على امیر المؤمنین با خوارج در منتهى درجه آزادى و دموکراسى رفتار کرد.او خلیفه است و آنها رعیتش،هر گونه اعمال سیاستى برایش مقدور بود اما او زندانشان نکرد و شلاقشان نزد و حتى سهمیه آنان را از بیت المال قطع نکرد،به آنها نیز همچون سایر افراد مى‏نگریست.این مطلب در تاریخ زندگى على عجیب نیست اما چیزى است که در دنیا کمتر نمونه دارد.آنها در همه جا در اظهار عقیده آزاد بودند و حضرت خودش و اصحابش با عقیده آزاد با آنان روبرو مى‏شدند و صحبت مى‏کردند،طرفین استدلال مى‏کردند،استدلال یکدیگر را جواب مى‏گفتند.

شاید این مقدار آزادى در دنیا بى‏سابقه باشد که حکومتى با مخالفین خود تا این درجه با دموکراسى رفتار کرده باشد.مى‏آمدند در مسجد و در سخنرانى و خطابه على پارازیت ایجاد مى‏کردند.روزى امیر المؤمنین بر منبر بود.مردى آمد و سؤال کرد.على بالبدیهه جواب گفت.یکى از خارجیها از بین مردم فریاد زد:«قاتله الله ما افقهه‏»(خدا بکشد این را،چقدر دانشمند است!).دیگران خواستند متعرضش شوند اما على فرمود رهایش کنید،او به من تنها فحش داد.

خوارج در نماز جماعت‏به على اقتدا نمى‏کردند زیرا او را کافر مى‏پنداشتند.به مسجد مى‏آمدند و با على نماز نمى‏گذاردند و احیانا او را مى‏آزردند.على روزى به نماز ایستاده و مردم نیز به او اقتدا کرده‏اند.یکى از خوارج به نام ابن الکواء فریادش بلند شد و آیه‏اى را به عنوان کنایه به على،بلند خواند:

و لقد اوحى الیک و الى الذین من قبلک لئن اشرکت لیحبطن عملک و لتکونن من الخاسرین .

این آیه خطاب به پیغمبر است که به تو و همچنین پیغمبران قبل از تو وحى شد که اگر مشرک شوى اعمالت از بین مى‏رود و از زیانکاران خواهى بود.ابن الکواء با خواندن این آیه خواست‏به على گوشه بزند که سوابق تو را در اسلام مى‏دانیم،اول مسلمان هستى،پیغمبر تو را به برادرى انتخاب کرد،در لیلة المبیت فداکارى درخشانى کردى و در بستر پیغمبر خفتى،خودت را طعمه شمشیرها قراردادى و بالاخره خدمات تو به اسلام قابل انکار نیست،اما خدا به پیغمبرش هم گفته اگر مشرک بشوى عمالت‏به هدر مى‏رود،و چون تو اکنون کافر شدى اعمال گذشته را به هدر دادى.

على در مقابل چه کرد؟!تا صداى او به قرآن بلند شد،سکوت کرد تا آیه را به آخر رساند.همینکه به آخر رساند،على نماز را ادامه داد.باز ابن الکواء آیه را تکرار کرد و بلافاصله على سکوت نمود.على سکوت مى‏کرد چون دستور قرآن است که:

اذا قرى‏ء القرآن فاستمعوا له و انصتوا .

هنگامى که قرآن خوانده مى‏شود گوش فرا دهید و خاموش شوید.

و به همین دلیل است که وقتى امام جماعت مشغول قرائت است مامومین باید ساکت‏باشند و گوش کنند.

بعد از چند مرتبه‏اى که آیه را تکرار کرد و مى‏خواست وضع نماز را بهم زند،على این آیه را خواند:

.فاصبر ان وعد الله حق و لا یستخفنک الذین لا یوقنون.

صبر کن،وعده خدا حق است و فرا خواهد رسید.این مردم بى ایمان و یقین،تو را تکان ندهند و سبکسارت نکنند.

دیگر اعتنا نکرد و به نماز خود ادامه داد.

مردم از دیدگاه على علیه السلام

امام على علیه السلام که از لحاظ اندیشه افزون بر اندیشه و تفکر انسانى، متصل به مبدأ وحى الهى مى باشد. از لحاظ دیدگاه و ایده در این راستا نوع گرایى و مردم گرایى خویش را به عنوان یک ایده و ارزش دینى و انسانى مطرح مى‏نماید. در بخشى از فرمایش خویش به امام مجتبى مى فرماید: فرزندم خود را معیار عمل خویش با مردم قرار ده. آنچه براى خودت خوشایند است بر مردم نیز روا بدار و از آن چه گریزان هستى بر مردم مپسند. همان گونه که ستم بر خویش روا نمى دارى بر مردم نیز ستم مکن. با مردم به نیکى رفتار کن همان گونه که دوست دارى با تو به نیکى رفتار کنند. هر رفتارى که در حق خود بر نمى‏تابى بر دیگران نیز خوش مدار. آنچه بر خود مى پسندى بر دیگران نیز بپسند. آنچه نمى دانى به زبان نیاور گر چه دانسته‏هاى تو اندک باشد و گفته که نمى پذیرى درباره تو گفته شود به دیگران مگو .

و نیز به استاندار مصر مالک اشتر نخعى هنگام گسیل ایشان به آن دیار فرمان مى دهد، با مردم با کمال ملاطفت و مهربانى برخورد کند، با مردم منصفانه رفتار کند: انصف الناس. قلب خویش را پر کن از محبت و رأفت مردم. « و اشعر قلبک الرحمة للرعیة و المحبة لهم » . با مردم به گونه حیوان درنده که دریدن آنان را مغتنم مى داند برخورد مکن زیرا مردم به دو گروهند یا برادر دینى تو و یا همانند تو انسان هستند:

فانهم صنفان اما اخ لک فى الدین او نظیر لک فى الخلق. مردم گر چه در باورهاى دینى با تو همگام نبوده و دگر اندیش هستند، لیکن بر خورد تو با آن‏ها باید انسانى باشد.این محور پیام امام همام خطاب به والى مصر و نماینده دولت است . دولت مظهر قدرت و سطوت و قهر و غلبه است و چه بسا در مواردى بى جا از قدرت قهریه و خشونت بهره ورى مى نماید.امام با صدور این پیام این چنین قوه مدیریت جامعه را به عطوفت و مهربانى و تجلى این ارزش فرا مى خواند و بگونه‏اى این ارزش را متبلور مى نماید که جامعه دینى و غیر دینى را پوشش مى دهد و به صورت فراگیر فرمان مهربانى صادر مى کند.


دانلود
ذکر اعجاز من نغمه پرواز من یا علی حیدر

جامعه دینى تبلور مهربانى است و خشونت در نهاد سیاسى اسلام و ارزش‏هاى اجتماعى دینى جاى پا ندارد. خشونت و شمشیر دین 'برابر مردم دین باور و حتى مردم غیر دینى نیست . تیغى که دین به دست رهبران الهى مى دهد براى مبارزه با تباهى و آلودگى‏ هاى واگیر است.نه براى چالش و مقابله با مردم.تیغ دین همانند تیغ یک جراح و پزشک مهربان و آگاه و درد آشنا است.دین الهى هیچ گاه مقابل و رو در روى مردم نیست تا نیازى به شمشیر در استقرار آن باشد. جامعه دینى تبلور صمیمیت و مهربانى‏هاست که در سایه آن ارزش‏هاى انسانى و الهى به بار مى نشیند.استقرار دین برخواسته از نهاد فطرت و خواسته‏هاى فطرى و مهر و صمیمیت است نه خشونت که از خشونت ' پیوند ساخته نیست.

امام على علیه السلام خود مظهر این ارزش است.در تمام زندگى با مردم با ملاطفت و مهربانى و مردم دارى برخورد مى کند.امام به مردم ارزش مى نهد در مقابل حقوق اجتماعى آنان و حقوق اساسى مردم ' سخت پر تلاش و حساس است و خود را متعهد در راستاى آماده سازى بسترها براى تأمین حقوق انسانى مردم مى داند.

در فراز و نشیب زندگى امام که از تفاوت‏هاى چشم‏گیر خانه نشینى تا اوج دوران زمامدارى، این ارزش‏ها متبلور است.در جنگ‏ها، صلح‏ها، و موضع‏گیرهاى امام، تلاش جهت زدودن خشونت از چهره دین و جامعه دینى و بارور نمودن ایجاد ارتباط و انس و صمیمیت مى باشد. امامى که در برابر اشک سوزان یتیم زانو مى زند و در برابر ناتوانى بیوه‏گان خود را نا آرام و بى تاب مى بیند. و براى به خطر افتادن و امنیت زن یهودى که در تعهد اسلام مى زید، آنچنان آشفته مى شود که مرگ را براى انسان غیرتمند آرزو مى کند. در جنبه عمل‏کرد ' امام در طول زندگى به خصوص در دوران زمامدارى خویش این حقیقت را متجلى ساخته است.

امام مردم را محور حکومت مى داند و حکومت را در راستاى تحقق ارزش‏هاى الهى و تأمین خواسته‏ هاى مردم شکل مى دهد.هیچ گاه حکومت را تحمیل بر مردم نمى دانست، گر چه از دیدگاه امام که دیدگاه حق است حکومتدارى خویش را از جانب خدا بر مردم مشروع و روا مى دانست.لیکن در استقرار این ارزش هیچ گاه تحمیل را بر مردم روا نمى دانست و در پذیرش حکومت رضایت مردم را زمینه ساز اساسى ' باور داشت.بدین سبب بر مشارکت و بیعت مردم با حکومت اهتمام مى ورزید، که حکومت ولو حق مدار باشد اگر مردم خواهان آن نباشند، مستقر و پایدار نخواهد شد. بدین جهت بر رضایت و مشارکت مردم پا فشارى دارد.مى فرماید بیعت مردم باید از صمیم دل و رضایت خاطر باشد: و لا تکون الا عن رضا المسلمین. و نیز مى فرماید: من ایده‏ام همان خواسته‏ هاى مردم است: الا و انه لیس لى امر دونکم. بازتاب این بخش از نوشتار ' این پیام را ندا مى دهد که چهره على علیه السلام بخصوص در دوران حکومت دارى یک چهره مردمدار و صمیمى و مهربان است. امام در زندگى فردى و اجتماعى خویش بدور از هر گونه خوشنت، بهره‏ورى از نیروى قهریه براى تحقق ارزش‏ها مى‏باشد.

امام صمیمى‏ ترین زمامدار و مردمى‏ ترین حکومت مدار است و در متجلى نمودن این ارزش‏ها از پا نمى نشیند.امام علیه السلام از بکارگیرى اهرم فشار و خشونت در برابر مردم ' گریزان است و هیچ گاه حتى ارزش‏هاى دینى را با قهر خشونت در برابر عموم مردم مستقر نمى سازد .

البته باید به این نکته اشاره شود که تلاش براى استقرار مردم‏دارى ناسازگار با خشونت و بهره ورى از نیروى قهریه در موارد لازم نمى باشد. امام حق مدار در معیارها و مردم مدار در تأمین خواسته ‏هاى مشروع مردم است.

در عین حال در برابر شاخص‏ه اى فساد و تبهکارى سخت خشن بوده و ریشه‏ هاى فساد را با طرفندهاى گوناگون حتى با تیغ جراحى و خشونت ریشه کن مى کند. امام عطوف و مهربان و مردم دار همان امامى است که از شمشیرش خون سران کفر و فساد نفاق مى چکد و بغض کینه وى در قلب‏هاى تنگ و دیدگان کور آنان موج مى زند. که اگر در جاذبه افراد ' سر آمد است ' در دافعه نیز الگوى همگان است. محور عطوفت و مردم دارى با محور خشونت در موارد لازم که موارد بسیار اندک هم مى باشد، نباید آمیخته شود و بین این دو ناسازگارى وجود ندارد. همان گونه که خشن و دل سخت معرفى کردن امام چهره واژگون از امام است، نفى خشونت و قهریه از امام همام نیز واژگونى دیگرى است که هر دو ناشى از کژاندیشى و سوء برداشت و نگرش یک سویه مى باشد .

چهره على قدردان حضور مردم در صحنه ‏هاى اجتماعى و سیاسى است. و این موضوع از این جهت حایز اهمیت است که چهره امام را برخى گریزان از مردم و یا گلایه‏مند و یا بى تفاوت نسبت به مردم مطرح مى نمایند.این موضع‏ها با چهره عطوف امام ناسازوار است.امام در اظهارات خویش به خصوص در خطابه‏هاى خویش مانند خطبه 27،گاهى از مردم گلایه مى کند، لیکن این اظهارات در فضاهاى خاص است و به هیچ وجه با مردم دارى حضرت ناسازگارى نخواهد داشت. که توضیح بیشتر آن در بخش بررسى روحیات مردم کوفه در همین نوشتار آمده است. با این بیان روشن مى شود که مردم داراى یکى از محورهاى ارزشى در سیره امام به ویژه در حکومت‏دارى است، که براى همگان الگو است.

سیره و اندیشه‏ اخلاقى امیرالمومنین(ع)

توبه از دیدگاه حضرت على علیه السلام

توبه به عنوان عامل اساسى در پالایش درون انسان و اصلاح اخلاق او که ضامن سعادت انسان است، جلوه خاصى در سخنان حکیمانه حضرت امیرالمؤمنین على(ع) دارد که به نمونه‏هایى از آن اشاره مى‏شود.

1 - «هیچ شفاعت کننده‏اى مفیدتر از توبه نیست‏».

2 - «آن را که توبه روزى کردند، از قبول گردیدن محروم نباشد».

3 - « در دنیا خیرى نبود جز دو کس را: یکى آن که گناهى ورزید و به توبه آن گناهان را در رسید و دیگر آن که در کارهاى نیکو شتابید».

4 - «خداوند در توبه را به روى بنده نمى‏گشاید و در آمرزش را بر وى ببندد».

و در مورد توبه کامل و معناى حقیقى استغفار مى ‏فرماید

«استغفار درجه بلند رتبگان است و شش معنى براى آن است:

نخست: پشیمانى بر آنچه گذشت، دوم: عزم بر ترک بازگشت

 خوف و رجاء

1 - بهترین کارها امید و ترس به خداوند را بحد اعتدال داشتن است‏»

2 - «از پروردگارت بترس ترسیدنى که تو را از امید به وى مشغول سازد و به وى امید داشته باش امید کسى که تو را از بیمش امید نباشد

3 - «از خدا بترس ترسیدن کسى که دلش را بفکر مشغول ساخته (و خاطر از جز خداى پرداخته است) زیرا که ترس از خدا مرکبى راهوار و ایمن و زندانى براى نفس است از (ارتکاب) گناهان‏»

4 - «بترس (از آخرت) تا ایمن باشى و ایمن نباش تا بترسى‏»

5 - «ترس از خدا براى کسیکه آنرا شعار و تن پوش خود قرار دهد ایمنى (از عذاب آخرت) مى ‏آورد»

6 - «ترس از خدا شهپر ایمان است‏»


دانلود
روضه جانسوز امیر المومنین(ع) از زبان رهبر انقلاب

 شهادت‌ امام‌ على‌ ( ع‌ )

بعد از جنگ‌ نهروان‌ و سرکوب‌ خوارج‌ برخى‌ از خوارج‌ از جمله‌ عبدالرحمان‌ بن‌ ملجم‌ مرادى‌ ، و برک‌بن‌عبدالله‌تمیمى‌ و عمروبن‌ بکر تمیمى‌ در یکى‌ از شبها گرد هم‌ آمدند و اوضاع‌ آن‌ روز و خونریزى‌ها و جنگهاى‌ داخلى‌ را بررسى‌ کردند و از نهروان‌ و کشتگان‌ خود یاد کردند و سرانجام‌ به‌ این‌ نتیجه‌ رسیدند که‌ باعث‌ این‌ خونریزى‌ و برادرکشى‌ حضرت‌على‌ ( ع‌ ) و معاویه‌ و عمروعاص‌ است‌ .

و اگر این‌ سه‌ نفر از میان‌ برداشته‌شوند ، مسلمانان‌ تکلیف‌ خود را خواهنددانست‌ . سپس‌ با هم‌ پیمان‌ بستند که‌ هر یک‌ از آنان‌ متعهد کشتن‌ یکى‌ از سه‌ نفر گردد . ابن‌ملجم‌ متعهد قتل‌ امام‌ على‌ ( ع‌ ) شد و در شب‌ نوزدهم‌ ماه‌ رمضان‌ همراه‌ چند نفر در مسجد کوفه‌ نشستند .

آن‌ شب‌ حضرت‌على‌ ( ع‌ ) در خانه‌ دخترش‌ مهمان‌ بودند و از واقعه‌ صبح‌ با خبر بودند ، وقتى‌ موضوع‌ را با دخترش‌ در میان‌ نهاد ، ام‌کلثوم‌ گفت‌ : فردا جعده‌ را به‌ مسجد بفرستید . حضرت‌على‌ ( ع‌ ) فرمود : از قضاى‌ الهى‌ نمى‌توان‌ گریخت‌ . آنگاه‌ کمربند خود را محکم‌ بست‌ و در حالى‌ که‌ این‌ دو بیت‌ را زمزمه‌ مى‌کرد عازم‌ مسجد شد .

کمر خود را براى‌ مرگ‌ محکم‌ ببند ، زیرا مرگ‌ تو را ملاقات‌ خواهدکرد . و از مرگ‌ ، آنگاه‌ که‌ به‌ سراى‌ تو درآید ( 10 ) . جزع‌ و فریاد مکن‌ ابن‌ملجم‌ ، در حالى‌ که‌ حضرت‌على‌ ( ع‌ ) در سجده‌ بودند ، ضربتى‌ بر فرق‌ مبارک‌ خون‌ از سر حضرتش‌ در محراب‌ جارى‌ شد و محاسن‌ ( 11 ) آن‌ حضرت‌ وارد ساخت‌ . شریفش‌ را رنگین‌ کرد .

در این‌ حال‌ آن‌ حضرت‌ فرمود : " فزت‌ و رب‌ الکعبه‌ " به‌ خداى‌ کعبه‌ سوگند که‌ رستگار شدم‌ سپس‌ آیه‌ 55 سوره‌ طه‌ را تلاوت‌ فرمود :


" شما را از خاک‌ آفریدیم‌ و در آن‌ بازتان‌ مى‌گردانیم‌ و بار دیگر از آن‌ ( 12 ) بیرونتان‌ مى‌آوریم‌ . حضرت‌على‌ ( ع‌ ) در واپسین‌ لحظات‌ زندگى‌ نیز به‌ فکر صلاح‌ و سعادت‌ مردم‌ بود و به‌ فرزندان‌ و بستگان‌ و تمام‌ مسلمانان‌ چنین‌ وصیت‌ فرمود :


" شما را به‌ پرهیزکارى‌ سفارش‌ مى‌کنم‌ و به‌ اینکه‌ کارهاى‌ خود را منظم‌ کنید و اینکه‌ همواره‌ در فکر اصلاح‌ بین‌ مسلمانان‌ باشید . یتیمان‌ را فراموش‌ نکنید ، حقوق‌ همسایگان‌ را مراعات‌ کنید . قرآن‌ را برنامه‌ى‌ عملى‌ خود قرار دهید . نماز را بسیار گرامى‌ بدارید که‌ ستون‌ دین‌ شماست‌ ."


حضرت‌ على‌ ( ع‌ ) در 21 ماه‌ رمضان‌ به‌ شهادت‌ رسید و در نجف‌ اشرف‌ به‌ خاک‌ سپرده‌شد ، و مزارش‌ میعادگاه‌ عاشقان‌ حق‌ و حقیقت‌ شد . 


دانلود
با روی سیاه با گریه و آه / از راه اومدم با بار گناه

خنثی شدن طرح ترور بشار اسد / ابراز برائت ارتش آزاد از توحش النصره / قرضاوی خطاب به ملک عبدالله:توبه کن و...


مهمترین اخبار بین الملل امروز؛
به گزارش مشرق، مهمترین عناوین بین الملل یکشنبه 6 مرداد به شرح زیر است:

خنثی شدن طرح ترور بشار اسد

دستگاه اطلاعاتی سوریه طرح ترور بشار اسد رئیس جمهور این کشور را خنثی کرد.

دیدار تاریخی مادورو و فیدل کاسترو

رئیس جمهور ونزوئلا ضمن مذاکره با رهبر انقلاب کوبا این دیدار را دیداری "تاریخی" خواند.


حمله برای بازداشت شهید بحرینی

مزدوران آل خلیفه در جستجوی یک بحرینی که در سال گذشته به شهادت رسیده بود به منزل این شهید وارد شدند و سراغ وی را از مادر این شهید گرفتند.

صدور فتوای جهاد در مصر توسط قرضاوی
رئیس اتحاد جهانی علمای مسلمین و مفتی سلفی‌ها این بار فتوای جهاد در مصر برای کمک به حامیان محمد مرسی رئیس جمهوری عزل شده این کشور را صادر کرد.


اعتراض جالب نماینده ترک به قانون

یکی از اعضای حزب جمهوری خواه خلق ترکیه که در اعتراض به یکی از بندهای انتخاباتی قانون اساسی این کشور دست به پیاده روی زده شب گذشته وارد آنکارا شد.

احتمال حمله مجدد اسراییل به سوریه

روزنامه عبری زبان آحارونوت مدعی شد که رژیم صهیونیستی روز شنبه یک محموله موشکی در خاک سوریه را هدف قرار داده و منهدم کرده است.

ابراز برائت ارتش آزاد از توحش النصره
ائتلاف ملی سوریه اقدام شبه نظامیان افراطی این کشور در اعدام دسته جمعی سربازان اسیر را محکوم کرد.

مرگ زندانی اعتصابی در کالیفرنیای آمریکا

ائتلاف همبستگی با اعتصاب غذای زندانیان اعلام کرد، یکی از زندانیان زندان کالیفرنیا که هفته ها در اعتصاب غذا به سر برده بود، جان خود را از دست داده است.

عکس مفتی شرابخوار و خواننده زن
اگر راست می گویی، برای اثبات حسن نیتت، اول دختر، خواهر و همسرش را برای "جهاد نکاح" به سوریه بفرستد.

قرضاوی خطاب به ملک عبدالله:توبه کن
یوسف قرضاوی مفتی قطری - مصری با انتقاد شدید از پادشاه عربستان و حاکمان عرب (از جمله حاکمان امارات، بحرین و کویت) آن ها را به توبه و بازگشت به سوی خدا فراخواند.

سانسور اینترنت انگلیس توسط چین

کمپانی "هوآوی" چین که یکی از شرکت‌های مظنون به همکاری گسترده در سانسور اینترنت است، پشت برنامه‌ جنجالی فیلترینگ سایت‌های ضد اخلاقی در بریتانیا است. فعالان اینترنت آزاد و حامیان حقوق دیجیتال کاربران در بریتانیا٬ بلافاصله انتقاد از این تصمیم دولت را آغاز کرده‌اند. آنها "جنگ دیوید کامرون علیه پورن‌های اینترنتی" را مصداق بارز نقض آزادی اینترنت می‌دانند.

ناگفته‌ها جالب از زبان سفیر ایران در رم

سفیر سابق ایران در رم که یک ماه و نیم پس از حضورش در این سفارتخانه با موضوع بازداشت معصومی‌نژاد و دمیرچی‌لو اتباع ایرانی در ایتالیا روبرو شد، از شرایط سخت آن برهه گفت.

رد شبهات

رد شبهات

آیا واقعیت دارد که عمر بن خطاب، یادگیرى زبان غیر عربى را حرام مى‌دانسته است؟ 217
پاسخ به شب نامه اهل سنت پیرامون شهادت حضرت زهرا (س) 224
آیا عمر بن خطاب، آرزوى فضائل امیرمؤمنان علیه السلام را داشته است؟ 170
آیا واقعیت دارد که عمر بن خطاب، سوره بقره را در مدت دوازده سال یاد گرفته است؟ 182
آیا پیامبر اسلام (ص) مسموم از دنیا رفت؟ 235
پاسخ به شبهه عقلی اولین اربعین 537
چرا در زیارت عاشورا این‌همه لعن وجود دارد؟ 859
آیا نخستین پیروان هر دینی، بهترین‌ افراد آن امت هستند؟ 403
آیا فاطمه (سلام الله علیها) از شیخین راضى شد؟ 18845
چرا امیرمؤمنان (علیه السلام) از همسرش دفاع نکرد؟ 904
آیا عائشه، نسبت به همسران دیگر رسول خدا (ص) حسادت داشته است؟ 753
آیا صحابه به عائشه ناسزا گفته‌اند؟ 468
آیا عائشه، صحابه را لعن و سبّ کرده است؟ 636
آیا مسموم کردن امام حسن علیه السلام به دستور معاویه بود ؟ 499
آیا عمر ، ابوبکر و عثمان و ... در ترور نافرجام رسول خدا (ص) دست داشته‌اند ؟ 573
آیا پیامبر اسلام (ص) مسموم از دنیا رفت ؟ 489
اثبات کفر عمر و ابوبکر از کتب شیعه و سنی 1715
نحوه اسلام آوردن عمر بن خطاب در منابع اهل تسنن چگونه آمده است ؟ 765
ازدواج موقت در کتب اهل سنت 622
ترور پیامبر (ص) 374
چرا حضرت علی (ع) نام سه فرزند خود را عمر ، ابوبکر و عثمان گذاشت؟ 548

وهّابیّت از منظر عقل و شرع


وهّابیّت از منظر عقل و شرع

وهّابیّت از منظر عقل و شرع 325
فصل اول (وهّابیّت عامل تفرقه میان امّت‏ها ) 384
محمّد بن عبد الوهّاب و ضربه بر وحدت اسلامى: 243
مفتیان سعودى، زمینه ساز تفرقه 280
آمریکا، یهود و شیعه دشمن مشترک اهل سنّت: 173
مراجع عظام تقلید و تفکر انحرافى وهّابیّت 267
ارزش و جایگاه وحدت از منظر قرآن و سنّت 155
على (علیه السلام) بزرگ منادى و عامل وحدت 193
آثار شوم اختلاف از دیدگاه امام على (علیه‏السلام) 197
اهمیّت وحدت در عصر حاضر 146
اهداف وحدت 194
برداشت انحرافى از وحدت در نگاه شهید مطهّرى 196
آیا اخذ به مشترکات امکان‏پذیر است؟ 152
حزب واحد یا جبهه واحد، کدامیک؟ 155
آیا بحث امامت اختلاف انگیز است؟ 163
راهى که پیامبر اکرم (ص) براى وحدت ترسیم نمود 182
فصل دوم (ریشه‏هاى تاریخى وهّابیّت) 386
وهّابیّت در یک نگاه 419
بنیانگذاران فرقه وهابیت 329
انتقاد بزرگان اهل سنّت از ابن تیمیّه 317
عوامل انزواى ابن تیمیّه و علل گسترش مجدّد افکار او 241
نگاهى گذرا به زندگى محمّد بن عبد الوهّاب 306
برخورد عالمان اهل سنّت با محمّد بن عبد الوهّاب 312
پیشگویى رسول گرامى (ص) از ظهور وهّابیّان 345
کتاب‏هاى اهل سنّت در بطلان عقاید ابن‏تیمیّه 245
کتاب‏هاى عالمان شیعى در باره ابن تیمیّه 240
فصل سوم(کارنامه عملى وهابیت) 343
فصل چهارم(وهّابیّت و خداشناسى ) 380


مقالات در مورد وهابیت

تصاویر/ غذای مورد علاقه خلیفه دوم + مراحل تهیه غذا ! 556
حمله وهابیها به نجف اشرف 830
بنیانگذاران عقائد وهابیت 1 1433
بنیانگذاران عقائد وهابیت 2 960
وهابیت وعلماى اسلامى ۱ 878
وهابیت و علماى اسلامى ۲ 891
چرا وهابیت؟ 1231
پشت پرده وهـابیت 1126
تروریسم آمرین به معروف! 458
سخنی با ابن جبرین بزرگ مفتی وهابیت 579
رنج نامه یکی از شیعیان عربستان سعودی 635
فتوای مفتی سعودی در تخریب گلدسته‌های عسگریین(ع) نقش داشته است 479
هتک حرمت حرم مطهر عسکریین (علیهماالسلام )(پیام آیت الله وحید خراسانی) 721
وجوه مشترک و مشابهت هاى رفتارى وهابیان با خوارج 643
ابن تیمیّه بنیانگذار فکرى وهّابیّت 652
جواب به شبهات وهابیت 780
افشای ماهیت وهابیت در گفت و گو با عصام العماد 531
پشت پرده وهابیت 760
جنایات وهابیت 1141
چگونگی پیدایش وهابیت و دلیل خطرناک بودن آن 1716
نقدی بر شبهات وهابیت 1078
وهابیت و هویت شیعی در عربستان 733
وهابیت وکشتارمسلمانان 460
وهابیت ، حنبلى ها و خوارج 503
وهابیت 722
محاصره مکه توسط وهابیها 572
فرقة وهابیت چگونه به وجود آمد وعقایدش چیست؟ 921
حمله وهابیها به نجف اشرف 438
بنیانگذاران عقائد وهابیت 509
انعکاس عقاید محمد بن عبد الوهاب در میان علماى اسلامى 555
تاریخچه فرقه ضاله بهائیت 728
ریشه هاى تاریخى وهّابیّت 656
وهابیت و تجسیم 589
وهابیت تندرو وبازگشت به عصر جاهلیت‏ 1233
افشای ماهیت وهابیت 728
مبانی فکری و کارنامه ننگین فرقه ضاله وهابیت 906


چرا ابوبکر در تعیین خلیفه ، از پیامبر تبعیت نکرد؟ 288
تعیین جانشین براى خروج یک روزه از مدینه...!!! 236
تمام پیامبران جانشین داشتند ، ولى...!!! 273
عدم تعیین جانشین ، عامل هرج و مرج ...!!! 156
عمر براى امت ، دلسوزتر از پیامبر ( ص )...!!! 193
عدم تعیین جانشین ، مخالف کتاب نیست 162
آیا خلفاء راشدین خلیفة الرسول بودند؟ 148
نسبت هذیان به رسول گرامى !!! 141
ابن عباس و فاجعه مخالفت صحابه با پیامبر ( ص ) 167
افسانه اجماع بر بیعت ابوبکر 143
علماء بزرگ اهل سنت و انکار اجماع 138
عمر و تهدید به قتل صحابه 153
على ( ع ) ، ابوبکر و عمر را خائن مى‏داند؟ 158
گواهی دادن به نام علی(علیه‌السلام) در اذان 188
رنجاندن فاطمه ( س ) خلاف کتاب و سنت 155
مناظره دکتر تیجانی با شهید آیت‌الله صدر درباره توسل 241
مناظره و گفت و گو دکتر تیجانی با آیت‌الله العظمى خوئى 193
انجام نماز ظهر و عصر، مغرب و عشاء در یک وقت....!!! 324
مناظرات درباره صلوات و سلام بر آل محمد (صلی الله علیه و آله) 335
صحیح بخاری تحریف شده است....!!! 205
نگاهی بر افسانه اجماع... 136
بررسی حدیث موهوم (کتاب الله وسنتی) 131
وهابیت و تشویش عقائد...!!! 143
وهابیون از کلمه عقل متنفرند....!!! 147
وهابیون و اهل قبور! 202
تکریم قبر بخاری 212
کرامات عمر بن خطاب در کتب اهل سنت....!!!! 338
وهابی متدین به زن خودش : دوست مرا شیر بده وإلاّ طلاق !! 195
تحریف در کتب اهل سنت 132
ویژگی های مشابه بین وهابیت و یهود... 131
شیعه در نگاه وهابیان 153
نسبت وصف های شنیع وهابیت به ساحت قدس الهی 117
مناظره محمد بن عبدالوهاب با خدا !!! 140
(اول) طلوع خدایشان بر عرش سنگینی میکند و ... !! 117
أمیر المؤمنین (ع) أبو موسى أشعری را نفرین میکند 108
امام حنبلی ها به حضرت موسى بن جعفر(ع) توسل میکند 145
کعب الاحبار : کشتی بر کف دست خدا حرکت میکند !! 127
آقایان وهّابی ها ؛ به إین شکل دین خود را میگیرید ؟! 106
عدم قدرت تحمل انتقاد در اهل تسنن!!!! 148
صحابه جلیل عادل (رُوَیشِدالثقفی) .. ولی خمّار وخمر فروش !!!! 111
قصه صحابی ای که در نماز چشم چرانی میکرد....!!!! 142
استمناء در رمضان به عمد وبا شهوت اشکالی ندارد ...!!!! 167
جنایات وهابیت در مکه 142
افشای گوشه ای از جنایات وهابیت توسط مورخ وهابی 124
حمله وهابیها به نجف اشرف ...!!! 228
شوال سالروز تخریب بقیع / یوم الهدم یوم الهدم : 164
تحریف در صحیح بخاری + تصویر 135
قامت خدای وهابیت 60 ذراع است! 119
دروغ باور نکردنی !! 132
گفتن بسم ا... الرّحمن الرّحیم بدعت است 113
گفتگویی با آقای ملازاده!!!! 124
اظهارات مفتی اعظم عربستان در مشروعیت بیعت یزید و حرمت قیام امام حسین (ع) 140
تصویر: دو مفتی کور وهابی...!! 186
چه کسانی اهل بدعت هستند ؟ 240
تصویر دستکاری ضریح پیامبر توسط وهابیون عربستان 717
تصویر: با کشتن هفت محب اهل بیت، بهشت بروید! 199

فتاوای وهابیت

فتاوای وهابیت

انواع فتواهای وهابی و جوانب مختلف آن 537
یزید جزو خلفای خاص رسول خدا!!! 441
تحریم اهداء گل ـ هیئت علمای ارشد 259
عبد الله النجدی: فوتبال حرام است مگر با این شروط و ضوابط. 410
فتوای خنده دار شیوخ وهابیت.... 644
زعفران جزو مواد مخدر است !! حرام میباشد !! 388
غضب حضرت زهراء (س) هم غضب حضرت بیامبر (ص) است : 306
چه کسی از خلیفه أوّل دفاع خواهد کرد ؟ 260
غضب حضرت سلمان موجب غضب خدا میشود ولو بر خلیفه أوّل 309
لعن یک صحابی به دلیل اذیت همسایه .. 286
هیچ یک أز اشتباهات وخلاف های صحابه را نقل نکنید .. !! 281
البانی : شیر خواری بزرگان أز نامحرم اشکالی ندارد 358
"میکی‌ماوس" و "جری" سربازان شیطانند! 298
قبر رسول الله را خراب کنید، ابن جبرین بهشت را برایتان ضمانت می کند 346
دیدن چهره‌ نامزد ازطریق اینترنت حرام است! 265
مسلمانی که بر اثر ایدز بمیرد شهید است !!! 315
ممنوعیت فعالیت زنان در فروشگاه های مخصوص لباس زنانه!!!! 284
زنان می‌توانند چند همسر داشته باشند! 476
همسایه میتواند زن وشوهر همسایه را طلاق دهد! 295
خوردن گوشت ذبح شده بدست شیعیان حرام است! 247
مفتی عربستان: مرگ به سبب طاعون، شهادت است 195
هرکس از آنفلوانزای خوکی بمیرد "شهید" است! 188
آتش‏نشانان روزه کله‏گنجشکی بگیرند! 183
مفتی مصری: حرام است حاجی اضافه وزن پیدا کند 187
فتوای جدید وهابیان:هنگام قطع برق روزه نگیرید 250
وهابیت و جواز خود ارضایی برای زن و مرد ! 421
وهابیت و حلال بودن ازدواج پدر با دخترش ! 317
اگر به دوستم شیر ندهی تو را طلاق میدهم! 408
متن فتوای تکفیر شیعیان 352
فتواهای جنجال‌برانگیز علمای سعودی در سال 2008 316
فتوای وهابیان در کویت: با شیعیان دادوستد نکنید 243
خرید برای زنان عراقی ممنوع شده 232
فتوای جنجالی "قرضاوی" درباره نوشیدن مشروبات الکلی 331
فتوای جدید و عجیب علمای سعودی! 278
نشر "فحشا" با استفاده از "فتوا 327
فتوای عجیب یک وهابی درباره بچه دار شدن از راه دور 340
نماز کارمندان نباید بیشتر از ده دقیقه طول بکشد 264
فتوای منع تقریب بین مذاهب اسلامی 212
مفتی سلفی های الجزایر خطاب به مسیحیان: 320
فتوای عجیب وهابیت؛پوچ‌گرایی یک اندیشه 276
فروش خانه به شیعیان عربستان حرام شد 217
فتوایی جدید: داشتن 9 همسر جایز است! 261
از آرزوهای قدیمی شیخ مفتی: عربستان به دنبال "پیامبر" شدن! 241
عالم وهابی: گل می زنید سجده نکنید! 281
خداى وهابیت چگونه است؟! 382